متن های کوتاه


دنیــــــــای آبتیــــن

آبتین وعروسکش

 

هی پسری که کار امروزت بازی با دل دختراس...........

و دیدن اشکاشون حس شاخ بودن بهت میده
.
.
.
.
.
.
.

فردا پدر خواهی شد و اشکهای دخترت کمرتو میشکونه

 

عشق را وقتی احساس کردم که ديدم:

 

يک کودک آبنبات خودش را

 

در آب شور دريا مي زد

 

و ميخواست آن را شيرين کند...!!!

 

گاهی اونقدر خدا زود

 

 

 

 

به خواسته مون جواب میده

 

 

 

که باورمون نمیشه از طرف اون بوده

 

 

 

اینجاست که میگیم عجب شانسی آوردم!!!

 

 

شیرین بهانه بود!

 

فرهاد تیشه میزد تا نشنود صدای مردمانی را

 

 

که در گوشش میخواندند:

 

دوستت ندارد.........

 

 

 

حـــک

 

ایـت زنـــدگی مـا شـده

 

مــثـل دکــ

 

مـه های پـــیـراهـن...

 

 

 

اولــی رو کـه اشــتـبـاه بـــسـتی،...

 

 

 

ت

 

ــا آخـــرش اشـــتـبـاه مـــیـری!

 

 

 

بــــدبـخـتـی ایــنـه کـه؛

 

 

 

زمــانی بـه اش

 

ـــتـبـاهـت پـــی میبـری

 

کـه رســیـدی بـه "آخــــرش"...!

 

 

 

اشتباه من این بود که...

 

هر جا رنجیدم لبخند زدم

 

فکر کردند درد ندارد...

 

س

 

نگین تر ضربه زدند...

 

 

 

خیلی دلم گرفته از خیلی ها...

 

 

 

 

گاهی نباید ناز کشید...

 

نباید آه کشید...

 

نباید انت

 

ظار کشید...

 

نباید درد کشید...

 

نباید فریاد کشید...

 

 

گاهی باید دست کشید و رفت...

 

 

 

 

رسیدن آداب دارد...!

 

وقتی رسیدی باید بمانی،...

 

باید بسازی،...

 

بایدمدام یادت باشدکه چقدر زجرکشیدی تا رسیدی،

 

که آرزویت بوده برسی...

 

وقتی رسیدی باید حواست باشد،...

 

تمام نشوی....!

 

 

امشب باز هم تنهایم،

 

باز درگیر این دل بیمارم،

 

باز  اندیشه ی یک جفت چشم سیاه،

 

مرا کشانده به این کوره راه...

 

میترسم از سیاهی خویش و سپیدی دستانش...

 

میترسم ازحقیقت تلخ دنیایم که درگیرشود بارویاهایش...

 

اما باز مینشینم گوشه ای و دست به آسمانم،

 

شاید....

 

ابری از معجزه ی بودنش ببارد در بیابانم...

 

نه به چشمانم نگاه کن

 

نه به لبها...نه به گیسو

 

نه به نگاه...نه قامت

 

نه به صورت.....!

 

همه اینها روزی زیبایی
خود را از دست میدهند

به برهنگی روحی نگاه کن

که در مقابلت با عظمت ایستاده

 

و تو را با همه ی کاستیهایت

 

میخواهد... 

 

 



نظرات شما عزیزان:

بهار همیشه تنها
ساعت12:18---1 دی 1393
این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود...

اینجا زمین است

اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردن

فراموشت میکنند.........


بهار
ساعت22:09---30 آذر 1393
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم

تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم


تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز

من بیچاره همان عاشق خونین جگرم


منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی

هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم


پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت

پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم


عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر

عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم


سیزده را همه عالم به در امروز از شهر

من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم


تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم

گاهی از کوچه ی معشوقه ی خود میگذرم

استاد شهریار


بهار
ساعت22:07---30 آذر 1393
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم



تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم



تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز



من بیچاره همان عاشق خونین جگرم



منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی



هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم



پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت



پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم



عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر



عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم



سیزده را همه عالم به در امروز از شهر



من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم



تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم



گاهی از کوچه ی معشوقه ی خود میگذرم



استاد شهریار


فرشته
ساعت16:24---27 آذر 1393
خیلی باحال بود دمت گرم

نـــینــــا
ساعت20:45---30 تير 1393
بخدا گفتم:اونی که میخوام بهم بده
10سال از عمرمو کم کن گفت نمیشه
گفتم 20از عمرمو کم کن گفت نمیشه
گفتم :خدا جونم کل عمرمو میدم یه روز زنده بمونم اما کنار اون!
خدا بغضش گرفت و گفت:
((لعنت به قانون آدما))
"نمیخوادت" بمیری هم فایده نداره


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:متن کوتاه, ساعت 4:16 نویسنده: آبتین



طراح : آبتین ـ


امارگیر حرفه ای سایت